امروز همه از دربي تهران مي گوئيم و با پرداختن به حاشيه ها،دعواها ،كشمكش هاي طرفين در كنار پرداختن به آمارها ،مقايسه ها و جزئيات دو تيم درگير...
حرف هاي اخير كي روش بي سابقه و درناك بود.ظاهرا رويارويي او با مهدي تاج مهمترين دليل اين بر آشفتگي است و البته حرف هاي فتح الله زاده،رحيمي و دو سه مدير و مربي كه او را بدخواه فوتبال ايران دانسته اند باعث شده كارلوس اينطور بهم بريزد و بر آشفته شود اما در ميان حرف هاي سرمربي تيم ملي مي توان به نكات زيادي رسيد و با كنار هم قرار دادن مسائل ريز و درشت نتيجه گرفت اوهم درست مي گويد هم دلسوزانه حرف مي زند.اينكه كي روش امروز مي خواهد با نامه اي شبيه به استعفانامه سراغ كفاشيان برود در واقع اهرم فشاري براي رسيدن او به خواسته هايش نيست بلكه مجموعه اي ازناملايمات و كج انديشي ها در خصوص تيم ملي مان است كه گاهي فكر مي كنيم كاش هرگز به جام جهاني نمي رسيد!
كي روش درست مي گويد چون مي خواهد روي كارش متمركز باشد و زمان را بيهوده از دست ندهد.او با بغضي در گلو حرف مي زند و نگران آينده تيمي است كه چنانچه سرنوشت كره شمالي جام جهاني 2010 در انتظارش باشد حضور در جام جهاني رخوتي چند برابر آنچه در آلمان 2006 رخ داد براي جامعه رسانه اي فوتبال،مردم علاقه مند به تيم ملي و اهالي فوتبال به همراه خواهد داشت.
ظاهرا او از اينكه برخي «بدمن» فوتبال خطابش كرده اند گلايه دارد و شايد اين بحث كمي شخصي تر باشد اما پاسخ هايي كه او در توجيه بدمن نبودن ارائه مي دهد شفاف و درست به نظر مي رسد.كي روش دوست دارد برنامه هايش را اجرايي كند و تا الان هم هر چقدر كوتاه آمده و پرستيژش را پائين كشيده تا به سطح فوتبال ما نزديك شود در راستاي تعامل با فدراسيون فوتبال و برنامه هايي بوده كه باعث ادامه ليگ و انجام جام حذفي شده است.
با اين وجود به نظر مي رسد بعد از درگيري هاي اخير او با مهدي تاج (كه حدود دو هفته است وقت تيم ملي را گرفته) پيمانه صبر او لبريز شده و ديگر طاقت برنامه ريزي هاي تاج را ندارد.ظاهرا او با رئيس سازمان ليگ به مشكل برخورده و هيچ كدام از كارهايش را قبول ندارد(كما اينكه از همان روزهاي اول حضور تاج در سازمان ليگ و اولين چالش ميان اين دو نفرهم مي شد تصور كرد در ادامه راه هم بيشتر از تعامل طرفين، دعواهاي آنها رسانه اي شود)اما خواسته هايش روشن است.
او مي خواهد نمايشي آبرومندانه در جام جهاني داشته باشد و براي رسيدن به اين مهم نيازهايش را رسما و صراحتا اعلام مي كند.كي روش با ذكر جزئيات از زمان مد نظرش براي آماده سازي مي گويد چرا كه معتقد است ميزان دوندگي بازيكنان تيم ملي اصلا در حد نرم تورنمنتي مثل جام جهاني نيست.كارلوس با بر شمردن شرايط 7-6 ملي پوش كليدي و اينكه هر كدام الان چه مشكلاتي دارند روي اين نكته تاكيد دارد كه آماده كردن اينها برعكس آنچه در مورد تيم هاي ملي بزرگ رخ مي دهد بيشتر از 15 روز زمان مي طلبد.كي روش باز هم بر زمان در خواستي مد نظر ش تاكيد مي كند و راه هايي پيش روي فدراسيون و برآورده كردن خواسته هايش را توضيح مي دهد اما در همان جملات اوليه حقيقت تلخي را مطرح مي كند كه متاسفانه رخ داده و همين حالا مي شود برايش كلي غصه خورد و با او در اين مورد خاص همدردي كرد.
كي روش گفته در همين روزهايي كه فوتبال ايران در هياهوي دربي تهران مي سوزد تيم هاي ملي كره جنوبي،ژاپن و استراليا كه همراه تيم ملي ايران به عنوان اولين مسافران برزيل شناخته شدند در حال تمرين براي بازي تداركاتي با برزيل ،فرانسه و ... هستند.
شايد ابتدا به سرمربي سختگير و حالا كمي غرغروي تيم ملي بتازيم كه چرا مهمترين و سنتي ترين مسابقه باشگاهي مان را خار و خفيف كرده اما با تفكر و تامل در حرف هايش انگار كي روش خواب از سرمان مي پراند تا امروز به فكر استخراج آمار و تاريخچه دربي هاي گذشته و پرداختن به اين بازي بزرگ نباشيم.
خودمان هم مي دانيم كه اين بازي هر چقدر هم بزرگ باشد يك مسابقه باشگاهي داخلي است كه نهايتا در اخبار كشورهاي درجه يك فوتبالي شايد- تاكيد مي كنيم شايد – فقط نتيجه اش اعلام شود اما جام جهاني و نمايش تيم ملي ايران در آن تورنمنت مي تواند دقايق بيشتري از حقيقت فوتبال ايران را در رسانه هاي خارجي بازتاب دهد و نگاه ها را به سوي سازو كارها،بازيكنان و حتي همين استقلال و پرسپوليس خودمان جلب كند.
امروز همه از دربي تهران مي گوئيم و با پرداختن به حاشيه ها،دعواها ،كشمكش هاي طرفين در كنار پرداختن به آمارها ،مقايسه ها و جزئيات دو تيم درگير در اين بازي مثل هميشه از چند روز قبل سراغ اين مسابقه و جو پيرامونش رفته ايم اما حواس مان به اين نيست كه تيم ملي مان دومين فيفادي را هم براحتي از دست داده و فعلا دو گام بزرگ از ساير تيم هاي حاضر در برزيل عقب افتاده است!
امروز همه ما در حالي از دربي تهران و بازي كردن يا بازي نكردن خلعتبري در ديدار جمعه حرف مي زنيم كه همين بازيكن اگر در جام جهاني بدرخشد به جاي عجمان و ليگ جعلي اش تيم هاي اروپايي و ليگ هاي درجه يك شان سراغش مي آيند و اين هم براي خود خلعتبري بهتر است هم فوتبال ملي هم رسانه هاي فوتبالي .
نه اينكه دربي تهران مهم نباشد.نه،اما باور كنيد حتي به ال كلاسيكو با انبوهي ستاره داخل زمين و مرداني شناخته شده و بزرگ روي نيمكت ها ،با آن كيفيت بالاي فوتبال هم اينقدر پرداخته نمي شود.حال سوال اينجاست كه چرا رسانه هاي فوتبالي ما كه مخاطب علاقه مند به فوتبال خوراكش را از آنها مي گيرد و به تبع همين ساز و كار دنبال مسائل مورد اشاره رسانه ها مي رود ،به جاي پرداختن به دربي و دعواهاي زرگري اهالي دو تيم آنقدر كه بايد مشكلات بزرگ و مهم تيم ملي را بولد نمي كنند؟چرا حواس هيچ كس به تيم ملي نيست؟چرا همين برنامه نود كه پر بيننده ترين و تاثيرگذارترين برنامه فوتبالي مان است به تيم ملي و دعواي تاج و كفاشيان نمي پردازد تا در راه حل مشكل قدمي بردارد؟چرا نيمي از زمان اين برنامه به دعواي سرپرست استقلال و پرسپوليس و مديران دو باشگاه سپاهان و پرسپوليس بر سر اينكه آيا عجمان خلاف كرده كه با دريافت پول يا مراوده حاضر شده تاريخي غير قانوني را براي فسخ قرارداد خلعتبري به سيستم تي ام اس فيفا وارد كند،اختصاص داده مي شود؟چرا در صفحه اول روزنامه هاي ورزرشي امروز مسائل كوچك مثل پيش بيني نتيجه دربي از بان فلان بازيكن سرخابي تيتر يك مي شود اما انتقادهاي بجا و نگران كننده كي روش و بازتاب مشكلات تيم ملي جايي در صفحه اول آنها ندارد يا اگر هم باشد گوشه اي قرار گرفته كه به چشم هيچكس حتي خود تاج و كفاشيان هم نمي آيد؟
از اين چرا ها زياد مي توان پشت هم رديف كرد اما تنها طرح موضوع هيچ وقت فايده و تاثيرگذاري لازم را نداشته و نخواهد داشت.الان بايد به فكر چاره بود و دنبال راهكاري گشت تا تيم ملي برنامه هايش پيش برده شود و از حرف هاي كي روش اينطور برداشت نشود كه او دنبال پيش بردن خواسته هاي شخصي خويش است و دنبال اين است تا براي خودش امتياز بگيرد.امروز همه اهالي فوتبال بايد به اين واقعيت برسند كه كي روش هر چه مي خواهد براي تيم ملي و سربلندي آن است؛واقعيتي كه انگار هنوز براي مديران فوتبال و برنامه ريزان مسلم نشده چه برسد به ما رسانه ها و مردم فوتبالدوست ايران!
