آخرین برنامه نود، حول محاکمه علی کفاشیان به جرم صندوق خالی فدراسیون و حسین هدایتی به جرم تزریق سرمایه بی‌بازگشت به فوتبال دور می‌زد

نود، برنامه جذاب و عادل مجری مسلط و توانایی است ولی نمی‌توان بینندگان بی‌شمار آن را به جذابیت برنامه نسبت داد. برنامه‌های صرفا فوتبالی در همه شبکه‌های دنیا پربیننده‌اند و از محبوبیت این ورزش نشات می‌گیرد، ظاهرا عدم توجه به این نکته بدیهی این توهم را در ایشان دامن زده که با سود بردن از محبوبیت و دست کوتاه حریفان از آن، می‌توان در این حوزه عالم و آدم را به محکمه کشید. آخرین برنامه حول محاکمه علی کفاشیان به جرم صندوق خالی فدراسیون و حسین هدایتی به جرم تزریق سرمایه بی‌بازگشت به فوتبال دور می‌زد. این نمایش تلویزیونی با سرمایه‌گذاری روی جهل عمومی نسبت به مشکلات اساسی و کنونی فوتبال ایران که نود نه هیچگاه به آن‌ها پرداخته و نه اصلا قادر به طرح آن‌هاست و نه چنین کاری به سود این برنامه است چرا که خود برنامه از این شرایط خاص کم بهره نمی‌برد. قبل از ورود به اصل مطلب مقدمه‌ای کوتاه لازم است.

با توجه به تحولات فوتبال جهان در دهه‌های اخیر، حرفه‌ای شدن بر ما تحمیل شد. در فوتبال با کمتر از دو سده تاریخ، ایران حدود یک سده سابقه دارد لذا فوتبال ما ناگزیر از تن در دادن به فوتبال حرفه‌ای و الزامات آن بوده و هست. در خلاصه‌ترین بیان فوتبال حرفه‌ای بر اساس «دیدن» بازی فوتبال بنا شده است و در آن بازی فوتبال کالایی نمایشی است که مردم برای دیدن آن حاضر به هزینه‌اند. با حرفه‌ای شدن فوتبال به صنعت (فعالیت تولیدی) و باشگاه به بنگاه اقتصادی تغییر ماهیت داد که کالا (بازی فوتبال) تولید می‌کند و خریداران (تماشاگران) فراوان وبازار میلیارد نفری دارد و در این رکود اقتصاد جهانی، سرمایه به طرف آن سرازیر و حاکی از رونق بازار و رشد روزافزون این صنعت در دنیاست.

در فوتبال کنونی باشگاه‌ها بر گردش مالی و کسب درآمد متکی و حتی نیاز به کسب سود جهت تامین سرمایه برای رشد و ادامه فعالیت دارند اما در فوتبال به ظاهر حرفه‌ای ما، به جز کمبودهای ساختاری اعم از زمین تمرین، استادیوم و... که نود موجودیت و رونق برنامه خود را مدیون برجسته کردن و به نقد کشیدن آن‌هاست، موانع ذهنی و نظری وعملی مهم‌تری وجود دارد که مانع از شکل‌گیری و رشد این صنعت می‌شود که از شماره بیرون است با ذکر مصداق‌هایی می‌توان توجه خوانندگان را به آن جلب کرد.

وقتی «بازی فوتبال» به عنوان کالای تولیدی فاقد تعریف قانونی و حقوقی است و حقوق مالکانه باشگاه نسبت به کالای تولیدی‌اش روشن نیست و از همه بد‌تر کالائی که «دیده شدن» مهم‌ترین راه کسب درآمد آن است و باشگاه ناگزیر است آن را در بازاری انحصاری (صداوسیما بعنوان تنها خریدار) عرضه و در نتیجه ارزش کالا را خریدار تعیین می‌کند، ناگزیر بخش عمده از درآمد و سود، دودستی تقدیم خریدار می‌شود و بخشی از سرمایه باشگاه را هم با خود می‌برد و وقتی اصلا شرایط امکان فعالیت برای این صنعت وجود ندارد مدیر هر قدر هم توانا باشد در این شرایط چه کاری از دستش برمی‌آید؟ البته دولتی بودن فوتبال مقوله‌ای جداست و نباید آن را با این موضوع اشتباه گرفت. آقای فردوسی‌پور در مورد قوانین فوتبال مو را از ماست بیرون می‌کشد اما آیا پذیرفتنی است خبر نداشته باشد که با حرفه‌ای شدن فوتبال قانون تجارت و قوانین کار بر فوتبال حاکم شده است؟ چرا این موضوعات نظر او را به خود جلب نمی‌کند؟

وقتی فوتبال اسما حرفه‌ای ما قادر به فروش و کسب درآمد و سود نیست تا این صنعت رونقی گیرد و با پرداخت درصدی از درآمد به فدراسیون این نهاد را از زیر یوغ مالی دولت بیرون کشد و عملا استقلال پیدا کند و فدراسیون با بودجه ریالی سالیانه و ثابت و این فوتبال بی‌رونق که اسپانسر‌ها را فراری می‌دهد و رقم بالای هزینه‌های ارزی که فقط در عرض یک سال ارز سه‌برابر شده و استقرار دولت جدید و هنوز نا‌آشنا به امور و... چه کاری از دستش برمی‌آید و آیا سخنان آقای کفاشیان چنان خالی از منطق بود که ایشان در قیاسی مع‌الفارق با سایر کشور‌ها استفاده آن‌ها از فیفادی و عدم استفاده ما، کار را به خنده و لودگی بکشاند که چرا یک تیم دم دستی برای بازی با ایران پیدا نمی‌کنید تا با چنین راهکاری سوژه برای برنامه بعدی نود فراهم شود.

یا وقتی باشگاه‌ها بی‌درآمد و سود، ناگزیرند برای حفظ بقـا حداقل هزینه‌ها را فراهم کنند جز کمک‌های دولت، امدادهای غیبی و خیرخواهانه و یا سرمایه‌گذاری بی‌بازگشت کسانی چون هدایتی مگر راهی دیگری سراغ دارید تا حداقل ۱۶تیم در لیگ بر‌تر و ۲۴تیم در دسته یک بتوانند با هم رقابت کنند و به زور سیلی صورت خود را سرخ نگه داریم که آهای جهانیان ما هم هستیم تا شاید در آینده راه حل عاجلی پیدا شود. چرا همه مدعیان طلب از هدایتی را پشت خط آورده و نام آن‌ها را اعلام می‌کنید؟ آیا از جهل آن‌ها نسبت ادعایشان بی‌خبرید؟ و چرا این‌جا از معیار اصلی خود قیاس فوتبال ما با جهان سود نمی‌برید؟ کجای دنیا سهامدار باشگاه طرف قرارداد بازیکن است؟ یعنی شما قادر به تفکیک شخصیت حقیقی از شخصیت حقوقی باشگاه نیستید؟ یا برای داغ کردن برنامه تجاهل می‌کنید و از عوامفریبی که در این برنامه بار‌ها دیگران را به این اتهام مواخذه کرده‌اید هم ابایی ندارید یا وقتی از اصرارهای بیخود (که بی‌شباهت به تفتیش عقاید نبود) که نیت آقای هدایتی از این هزینه کردن‌ها چیست نتیجه نگرفتید با کلامی که خالی از وهن و لودگی نبود از نیازمندان دیگر برای کمک نام بردید.

با این‌که نود برنامه‌ای انتقادی و مورد علاقه مردم است و نقدهای ان خالی از لطف و فایده نیست اما به دلیلی کاملا واضح نمی‌تواند نقدهای خود را از سطح به عمق گسترش دهد و به مصداق «چاقو دسته خود را نمی‌برد» چون خود ازشرایط انحصاری و درآمدهای گمشده فوتبال ایران (آگهی‌ها) و خلا‌های موجود تغذیه کرده و بهره می‌برد و فقط در صورت وجود رقبای جدی عیار واقعی آن معلوم خواهد شد و آن وقت دیگرستارگان فوتبال ایران به عنوان تنها منفذ برای دیده شدن مجبور نخواهند بود به خاطر دعوت به برنامه از مجری تشکر کنند و مثل سایر نقاط در جهان، مجری از حضور آن‌ها در برنامه تشکر خواهد کرد.

نگاهی می اندازیم به چند فریم از روزهای ابتدایی ورود امیر قلعه نویی به چرخه مربیگری در لیگ برتر

 
1- ژنرال و آبراموویچ

 

 

 

رختکن تیم ها در ابتدای دهه 80 بر خلاف سال های بعد که فوتبال به سمت حرفه ای شدن گام برداشت، ممنوع الورود نبود. هواداران نزدیک به تیم ها و مسئولان محلی، بعد از هر مسابقه خصوصاً روزهایی که تیم محبوب آن ها به پیروزی می رسید، وارد رختکن می شدند تا در شادی بازیکنان و مربیان تیم شریک شوند. قلعه نویی که در متن این تصویر، مشغول خوش و بش با حاضران در رختکن تیمش است، موفق شد با استقلال اهواز مقابل استقلال تهران به پیروزی برسد و در پایان فصل از سوی دکتر قریب به عنوان سرمربی استقلال تهران برگزیده شد.

من برای پیشکسوتان احترام قائلم اما متأسفانه برخی انتقاد را با زمین جنگ اشتباه گرفته‌اند و متأسفم که صحبت‌های چیپ و بی‌ارزشی را مطرح می‌کنند

بيشتر حرف هاي علي دايي در كنفرانس امروزش درباره حاشيه ها ي پيرامون او و تيمش بود و  به بازي فولاد زياد پرداخته نشد.دايي در حرف هاي امروزش سرپرستي باقري در دربي را تكذيب كرد و دوباره به رسانه ها تاخت.با اين حال امروز بيشتر از آنكه رسانه ها مورد هجوم سرمربي پرسپوليس قرار بگيرند اين پيشكسوتان پرسپوليس بودند كه با انتقادهاي شديد او مواجه شدند.تازه اين در حالي است كه بعد از دو باخت در 6 هفته شدت انتقادات پيشكسوتان از سرمربي پرسپوليس به هيچ وجه قابل مقايسه با سال هاي گذشته نبوده و هواداران هم كه  در ورزشگاه از او حمايت كرده و به بازيكنان ايراد گرفته اند.

به هر حال دايي امروز كنفرانس مفصلي داشت و درباره موارد زيادي صحبت كرد كه در زير مي خوانيد:

بازي با فولاد:همه شرایط را می‌دانند، فولاد 5 برد متوالی داشته و ما می‌خواهیم نوار بردهاي  این تیم را قطع کنیم. می‌خواهیم 3 امتیاز بازی را بگیریم، مصدومان تیم هم برگشته‌اند و تمرینات خوبی انجام داده‌اند، امروز تمرین آخر را انجام می‌دهیم و مطمئناً بازی خوبی خواهد بود، بازیکنان هم قسم شده‌اند که بازی‌ها را ببریم و ان شاءالله از فردا 3 امتیازها را جمع می‌کنیم.

حسین فرکی گفته فردا صدرنشینیم و بازیکنانمان با اطمینان از برد می‌گویند: ایشان نظر خودش را گفته من برای فرکی احترام خاصی قائلم ایشان بزرگ و مربی من بوده و علاقه خاصی هم به او دارم اما حسین آقا باید بداند فردا یک روز دیگر است و با تیم دیگری بازی دارد، ما تمام تلاشمان را می‌کنیم که 3 امتیاز بازی را بگیریم و جبران 2 باخت بدی را که داشتیم بکنیم.

نقاط ضعف و قدرت پرسپولیس: من نمی‌توانم در مورد نقاط ضعف و قدرت پرسپولیس در نشست خبری صحبت کنم. ما در طول هفته با بازیکنان صحبت کرده‌ایم تا نقاط ضعف را با تمرین برطرف کنیم و ظرف یکی، دو هفته نقاط ضعف ما برطرف خواهد شد و بازی‌های به مراتب بهتری از پرسپولیس خواهید دید.

تاکتیک و سيستم  پرسپولیس: من در مورد تاکتیک پرسپولیس تصمیم‌گیری می‌کنم و در شرایط بازی تاکتیک‌های تیم فرق می‌کند در بازی با نفت با روش 1 -3 - 2 - 4  شروع کرده‌ایم و در نیمه دوم تبدیل به 2-4-4کردیم اما اینها اعداد و ارقام هستند بلکه این بازیکنان هستند که درون زمین بازی می‌کنند نه سیستم و ارقام. اگر بازیکنان ما درست بدوند و درست در میدان کار کنند تمامی این تاکتیک‌ها در میدان اجرا خواهد شد.

انتقادات تند برخی از پیشکسوتان: من برای پیشکسوتان احترام قائلم اما متأسفانه برخی انتقاد را با زمین جنگ اشتباه گرفته‌اند و متأسفم که صحبت‌های چیپ و بی‌ارزشی را مطرح می‌کنند و به چیزهایی گیر می‌دهند که در هیچ جای دنیا مطرح نیست. پیشکسوت پرسپولیس باید پرسپولیس را دوست داشته باشد و در موقعی که تیم شکست خورده پشت تیم باشد و از تیم حمایت کند وگرنه در شادی‌ها همه با آدم هستند. آنهایی که رفیق آدم هستند در غم‌ها و باخت‌ها کنار هم و تیم هستند. برخی خودشان نمی‌توانند صحبت‌هایشان را مطرح کنند و  از زبان پیشکسوتان این صحبت‌ها  را جاری می‌كنند. آنها دوست ندارند تیم نتیجه بگیرد. برخی پیشکسوتان که نمی‌توانند صحبت‌هایی را بگویند آن را از زبان افراد خاص مطرح می‌کنند.پیشکسوت که قرار نیست جوابگو باشد من باید جوابگو باشم و دوست و دشمنم را هم در این مواقع می‌شناسم، متأسفانه برخی پرسپولیس را فقط با خودشان دوست دارند و پرسپولیس را بدون خودشان دوست ندارند که چنین مسائلی را مطرح می‌کنند.این در حالی است که بعد از سال های زیاد اکنون در دوران رویانیان است که به پیشکسوتان بها داده می‌شود و از طرق مختلف به آنها کمک می‌شود. متأسفم که برخی می‌خواهند آرامش تیم را به هم بزنند .برخی از صحبتهایی که این تعداد از پیشکسوتان می‌کنند از روی دشمنی و ارزش فکر کردن هم ندارند .همه باید به تیم کمک کنیم تا این تیم موفق شود و بازیکنانی که تازه به پرسپولیس آمده‌اند اعتماد به نفس بگیرند اما متأسفانه برخی مسیر دیگری را در پیش گرفته‌اند و مردم می‌فهمند که آنها با غرض ورزی صحبت می‌کنند.

احتياط قبل از دربي: هر بازی 3 امتیاز دارد .ما تا الان به استقلال فکر نکرده‌ایم و بعد از بازی با فولاد به استقلال فکر می‌کنیم .تمام تمرکز ما اکنون بر روی بازی با فولاد است و دوست داریم در این بازی برنده شویم.

فولاد 5 برد متوالی داشته اما تاکنون 9 بار به پرسپولیس باخته .فردا دهمین برد پرسپولیس رقم می‌خورد ؟: ما که چنین چیزی را نمی‌توانیم بگوییم. تیمی که 5 برد متوالی داشته توانایی فنی بالایی دارد و جزو بهترین‌ها بوده است. حسین آقا هم می‌داند که فوتبال همیشه برد نیست و فراز و نشیب دارد .مطمئناً ما برای برد می‌رویم و می‌خواهیم 3 امتیاز را بگیریم  تا  ذره‌ای کوچک از محبت هواداران را جبران کنیم.

قاسم دهنوی و  جواب به  یکی از پیشکسوتان: ظاهراً شما حرف های من را درست گوش نکردید. من می‌گفتم پیشکسوت باید به بازیکنان جدید تیم اعتماد به نفس بیشتری بدهد اما برخی با صحبت‌های جهت‌دار می‌خواهند بازیکنان ما را خراب کنند. به قاسم هم گفتم نباید جواب کسی را بدهد و باید تمرکزش بر روی بازی باشد  چون در زمین بازی می‌توان راحت‌تر جواب خیلی چیزها را داد.

سرپرستي  کریم باقری: متأسفم که چنین شایعاتی را برخی نشریات و سایت‌ها مطرح می‌کنند.متأسفانه به خاطر برنامه‌ریزی‌ها و تغییراتی که انجام شد باعث شد باقری در بازی حساس ما با استقلال نباشد. باقری از قبل با من هماهنگ کرده بود که دو هفته به خاطر کارهایش به آمریکا برود. او اکنون آمریکاست پس چگونه می‌تواند در بازی با استقلال سرپرست تیم باشد، او در آن زمان اصلاً ایران نیست. برخی حرمت قلم را حفظ نمی‌کنند و هر چه دلشان می‌خواهد می‌نویسند.یک جایی خواندم که کریم باقری قهر کرده و همچنین شایعاتی در مورد من درست کرده‌اند که نمی‌دانم چه بگویم .گفته‌اند که من سکته کرده‌ام، متأسفانه برخی قلم را به چیزهای دیگر می‌فروشند و خیلی راحت مسائل چیپی را مطرح می‌کنند.من وقتی هر روز سر تمرین هستم چطور در نشریات این حرف ها گفته می‌شود.متأسفانه همه به این چیزها می‌پردازیم اما خیلی مواقع افرادی که کارهای بزرگی می‌کنند حتی یک جمله هم در موردش نوشته نمی‌شود .حرمت قلم را برخی‌ها نگه نمی‌دارند و به دنبال منافع زودگذر هستیم .در فوتبال همه ما به هم ربط پیدا می‌کنیم .اگر شما خوب باشید می‌توانید خیلی به ما کمک کنید و ما را در مسیر پیشرفت ببرید اما متأسفانه یک سری چیزها عنوان می‌شود. دیروز هم گفتم،مادرم حرف خوبی زد .گفت کسانی که چنین حرف هایی درست می‌کنند این حرفها سر خودشان و خانواده‌شان بیشتر می‌آید، نمی‌دانم چرا برخی با بیان چنین مطالبی خانواده‌ها، دوستان و آنهایی که دوستمان دارند را نگران می‌کنند.

لغو اردوی تیم ملی: اگر قرار است برنامه‌ای برای تیم ملی اجرا شود باید اجرا شود. باقری با توجه به اردوی تیم ملی با ما صحبت کرده بود که از قبل به مسافرت آمریکا برود اما با تعقيربرنامه اکنون مهمترین بازی‌ها را در کنار پرسپولیس نیست و این برنامه‌ریزی غلط فدراسیون است که باعث برگزار نشدن یک اردو می‌شود .ما برای خود برنامه‌ریزی کرده بودیم و قرار بود در این زمان با تیم‌های لیگ یک که می‌خواستند خودشان را برای مسابقات آماده کنند با ما بازی کنند. تمام تیم‌های دنیا بازی‌های تدارکاتی انجام می‌دهند اما متأسفانه ما خیلی عقب هستیم . بازیکنان حتماً باید قبل از جام جهانی شرایط این مسابقات را حفظ کنند فقط تعداد کمی از بازیکنان ما در جام جهانی بازی کرده‌اند. فدراسیون باید سعی کند تا این اردوها برگزار شود.فدراسیون اگر می‌گوید سازمانی است که نباید در آن دخل و تصرف شود باید روی پای خودش هم بایستد و درآمدزایی کند با فوتبال راحت می‌شود درآمدزایی کرد. افرادی که در فدراسیون هستند باید با تلاش بیشتر این کار را انجام دهند. نباید اردوی تیم ملی به خاطر 300، 400 هزار دلار لغو شود .ما جزو ثروتمند‌ترین کشورهای دنیا هستیم و افت دارد که چنین مسائلی را عنوان کنیم.

دعوت از عالیشاه و صادقیان قبل از دربی به اردوی تیم امید: من دوست ندارم به تیم ملی امید بازیکن بدهم اما تابع تصمیم فدراسیون هستیم اما شرایط اجازه نمی‌دهد به تیم ملی زیر 22 سال بازیکن بدهیم .خود منصوریان هم بهتر از همه این را می‌داند .عدم برنامه‌ریزی‌های درست این مسائل را باعث شده است. من نمی‌توانم 2، 3 بازیکن فیکسم را که تلاش کرده‌اند تا به تیم برسند به تیم زیر 22 سال بدهم .خودم باید چه کنم؟ آیا این معقول است؟

استقلالي بودن منصوريان  و قصد تضعيف پرسپوليس: مطمئناً منصوریان شرایط را درک می‌کند من دوست ندارم به تیم زیر 22 سال بازیکن بدهم. نه تنها 4 بازیکن بلکه یک بازیکن هم به تیم امید نمی‌دهم زیرا در شرایط سختی هستیم نمی‌توانم آنها را به تیم امید بدهم. خود منصوریان هم شرایط را درک می‌کند

سپاهان در بد مخمصه‌اي قرار گرفته و بدون هافبك وسط و بازي‌ساز بايد به رشت برود. شايد كمبود بازيكن باعث شود كرانچار از موضع خود كوتاه بيايد و براي بازگشت جبازي چراغ سبز نشان دهد

سپاهان بدون مجتبي جباري صبا را برد. اين برد خط بطلاني كشيد روي اين نظريه كه سپاهان بدون مجتبي نمي‌تواند موفق باشد. حد اقل در بازي مقابل صبا اين نظريه ثابت شد كه سپاهان متكي به يك بازيكن نيست و بدون جباري هم مي‌تواند همان تيمي باشد كه همه انتظارش را دارند.

جباري حالا هم جزيي از تيم سپاهان نيست. او آمده تهران و چند روزي مي‌شود كه دور از تمرينات سپاهان است. بازي با صبا براي سپاهان به خير گذشت اما آيا بازي‌هاي بعد هم به همين شكل و بدون مشكل مي‌گذرد؟ روبروي صبا، كرانچار يك تغيير در خط مياني لوزي‌گونه خود به‌وجود آورد. تغيير اينچنيني بود: «امين جهان‌عاليان جانشين مجتبي جباري». اشتباه نكنيد. جهان‌عاليان در پست جباري يا همان هافبك بازي‌ساز بازي نكرد. او جانشين بولكو در جناح راست خط مياني شد و در عوض بولكو به وسط آمد تا هم جاي جباري را پر كند و هم هافبك بازي‌ساز سپاهان شود. البته در كنار اميد ابراهيمي كه هم كارهاي دفاعي انجام مي‌داد و هم در حملات شركت مي‌كرد. سمت چپ هم مثل چند بازي اين فصل و بازي‌هاي نيم‌فصل دوم فصل قبل متعلق به حسين پاپي بود، آن هم در روزهايي كه يعقوب كريمي بهبود يافته و مي‌تواند براي سپاهان بازي كند.

اين تركيب و اين بازيكنان، يك برد حياتي براي سپاهان به دست آوردند. اين برد سرنوشت‌ساز باعث شد غيبت جباري به چشم نيايد. در طول بازي يا بعد از بازي كسي نپرسيد مجتبي كجاست و كي برمي‌گردد؟ همه از به دست آوردن اين برد خوشحال بودند اما بازي‌هاي بعد چه مي‌شود؟ مشكل از همين بازي با داماش آغاز مي‌شود. جايي كه نه اميد ابراهيمي حضور دارد و نه اروين بولكو. در زمين عضدي كه به قول امير قلعه‌نويي، كمتر تيمي مي‌تواند از سد داماش بگذرد و براي اين تيم دردسر بسازد، سپاهان بايد بدون چند بازيكن كليدي خود بازي كند.

بدون شك اميد ابراهيمي جزو 3 بازيكن موثر سپاهان است. چه اين فصل و چه فصول گذشته، او بدون وقفه در تركيب سپاهان بازي كرده و هميشه هم بدون نوسان ظاهر شده. غيبت اميد ابراهيمي را قطعا كرانچار نمي‌تواند هضم كند. او بازيكني را در اختيار ندارد كه در ورزشگاه عضدي مي‌تواند خيلي كمكش كند. هم او را و هم سپاهاني را كه بعد از چند بازي كم‌هيجان، صبا را برد و حالا مي‌خواهد داماش را قرباني انگيزه خود كند. نه اميد ابراهيمي هست و نه تنها جايگزين او يعني اروين بولكو. به اروين بولكو مي‌گويند آچار فرانسه سپاهان. او در چندين و چند پست براي سپاهان بازي مي‌كند. هافبك مياني، هافبك دفاعي، هافبك راست، هافبك چپ، دفاع راست، دفاع مركزي و حتي دفاع چپ. كرانچار اما بولكو را هم مقابل داماش در خدمت ندارد. او هم سه اخطاره شده و با سپاهان به رشت نمي‌رود.

محروميت همزمان بولكو و ابراهيمي كه مقابل صبا مكمل يكديگر بودند و اجازه ندادند غيبت جباري به چشم بيايد، نگراني سپاهاني‌ها را به دنبال داشته. آنها مي‌دانند كه در مركز خط مياني با كمبود بازيكن روبرو هستند. مشكل هافبك دفاعي، مشكلي نيست كه خيلي راحت حل شود. درست مثل تراكتورسازي كه جايگزيني براي مهدي كياني در پست هافبك تدافعي نمي‌خرد، سپاهان هم آلترناتيوي براي اميد ابراهيمي ندارد. تنها راهي كه پيش روي كرانچار مي‌ماند انتقال علي احمدي از قلب دفاع به يك خط جلوتر و پست هافبك دفاعي است تا به نوعي خلا اميد ابراهيمي پوشش داده شود. هر چند علي احمدي هم در ذوب‌آهن و هم در سپاهان بارها در اين پست بازي كرده اما توانايي‌هاي او براي بازي در هافبك دفاعي كجا و اميد ابراهيمي كجا.

كرانچار بايد بسوزد و بسازد با نبود اميد ابراهيمي. علي احمدي را جايگزينش كند و از او بازي بگيرد. حداقل شانس كرانچار اين است كه براي هافبك دفاعي، علي احمدي را دارد اما براي بازي‌سازي چه؟ هيچ مهره‌اي نيست كه بتواند ابتدا جاي مجتبي جباري بازي كند و بعد جانشين اروين بولكو شود. جباري تا اطلاع ثانوي اخراج شده و بولكو هم محروم است. ديگر هافبك بازي‌سازي نمي‌بينيم كه بيايد و در ميانه زمين، بار سپاهان را به دوش بكشد. فقط حسين پاپي است كه شايد بتواند از كناره‌ها به ميانه زمين بيايد و به‌عنوان هافبك بازي‌ساز و كمي جلوتر از علي احمدي به ميدان برود.

به ظاهر، اين تنها راه كرانچار است اما يك راه ديگر هم وجود دارد. راهي مثل بازگرداندن مجتبي جباري به سپاهان و بازي گرفتن از او مقابل داماش. سپاهان در بد مخمصه‌اي قرار گرفته و بدون هافبك وسط و بازي‌ساز بايد به رشت برود. شايد كمبود بازيكن باعث شود كرانچار از موضع خود كوتاه بيايد و براي بازگشت جبازي چراغ سبز نشان دهد. فعلا كه چنين اتفاقي رخ نداده و سپاهان بايد بدون جباري در رشت بازي كند اما اين احتمال وجود دارد كه مسوولان سپاهان وساطت كنند و جباري را به تيم بازگردانند.

اين موضوع اگر اتفاق بيفتد هم به سود سپاهان است و هم به سود كرانچار. اگر جباري برگردد و در رشت براي سپاهان بازي كند خيلي از مشكلات خط هافبك اين تيم برطرف مي‌شود. ديگر كرانچار نگراني به دلش راه نمي‌دهد و البته حسين پاپي هم اسير نمي‌شود كه از كناره‌ها بيايد وسط زمين و غريبه‌ترين نقش زندگي خود را به‌عنوان هافبك بازي‌ساز بازي كند. با اين شرايط است كه سپاهان مي‌تواند اميدوار به موفقيت در رشت باشد. در ورزشگاهي كه جهنم تيم‌هاي حريف است و كمتر تيمي مي‌تواند با امتياز از آنجا خارج شود.

اين سپاهان با توجه به محروميت اميد ابراهيمي و اروين بولكو، بعيد است بتواند با حداكثر امتياز از عضدي خارج شود. مگر اينكه اتفاق خاصي تا روز بازي براي اين تيم رخ دهد. اتفاقي مثل بازگشت مجتبي جباري كه مي‌تواند گره از مشكلات خط مياني سپاهان باز كند. به نظر مي‌رسد مسوولان سپاهان هم متوجه اين موضوع شده‌اند كه هافبك وسط ندارند و بايد هر چه زودتر جباري را به تيم برگردانند. به همين خاطر هم هست كه قرار شده يكي دو روز آينده جلسه‌اي درباره بازگشت شماره 8 برگزار شود و همه چيز به خير و خوشي به پايان برسد. اين را هم نبايد ناديده بگيريم كه جباري چند روز تمرين نكرده و اين‌كه آيا مي‌توان به بازي او در رشت اميدوار بود؟ پاسخ اين سوال را كرانچار مي‌دهد، البته اگر جباري را قبل از بازي با داماش بخشيد

کنون از هر چیزی مهم‌تر رقم زدن فصلی خوب با تراکتورسازی برای هواداران است و حرف زدن درباره تیمی که مربی آن من نیستم کاملا اشتباه است

 تونی اولیویرا مربی محبوب تراکتورسازی در فصل قبل، این روز‌ها دوباره بیش از هر زمانی موضوع صحبت هواداران شده است و خیلی‌ها منتظر بازگشت او هستند. هر چند خود تونی این موضوع را تایید نمی‌کند. با این مربی برونگرا و دوست‌داشتنی گفت‌وگویی ترتیب دادیم که می‌خوانید:

شنیدیم که در این مدت عمل جراحی داشته‌اید. قضیه چه بود؟

پس از بازگشت به وطنم، حدود دو و نیم ماه پیش متوجه شدم که بیماری دارم. پس از پیگیری‌های بسیار به این نتیجه رسیدیم که در کلیه من تومور بدخیم وجود دارد. قضیه جدی بود و فورا با تصمیم پزشکان بستری شده و زیر تیغ جراحی رفتم و کلیه‌ام را برداشتند. خدا را شکر اکنون هه چیز برطرف شده است و می‌توانم بگویم صد درصد سلامتی کامل خود را دارم.

پس در این مدت استراحت می‌کردید؟

بله. با نظر پزشکان به تعطیلات و کنار دریا رفتم و مدتی را در آن‌جا سپری کردم. به تازگی به شهرم برگشته‌ام و به عنوان کار‌شناس فوتبال در برنامه‌های تلویزیونی پرتغال و شبکه بنفیکا شرکت می‌کنم.

از فوتبال پرتغال و تیم محبوب‌تان بنفیکا چه خبر؟

این هفته دربی دو تیم بفیکا و اسپورتینگ برگزار می‌شود و حساسیت خاصی دارد. اسپورتینگ با تیم جدید خود وارد میدان شده و تا کنون عملکرد خوبی داشته است. بنفیکا نیز تیم اصیل و قدرتمندی است و به نظر من این بازی، بازی جذابی خواهد بود.

مسئله‌ای که تا کنون در ذهن هواداران مجهول مانده، بحث برکناری شما از تراکتورسازی است. دقیقا چه اتفاقی افتاد؟

خب این تصمیم باشگاه بود. البته هدف از این برکناری دقیقا مشخص نبود و شش روز مانده به پایان فصل و بعد از بازی با الجیش با پائولو تماس گرفتند و به وی گفتند که دیگر به این تیم تمرین ندهید و در کنار تیم نباشید. آن زمان پائولو با من تماس گرفت و قضیه را گفت و من هم دیگر پیگیر دلایل نشدم. چون پیگیری من در آن برهه به تیم ضربه می‌زد و به همین خاطر به تصمیم باشگاه احترام گذاشتم و دیگر در تمرینات شرکت نکردم. من سعی کردم همان‌طور که به تراکتور آمدم تراکتور را ترک کنم تا هیچ مشکلی به وجود نیاید.

چرا پس از بازی با الجزیره دیگر نتوانستید نتایج خوبی در لیگ قهرمانان بگیرید؟

خب الان وقت آن نیست که درباره دلایل صحبت کرده و موشکافی کنم. تیم‌های الشباب و الجیش به دلیل داشتن مهره‌های بهتر عملکرد بهتری نسبت به ما داشتند و موفق شدند نتیجه را نیز به نفع خود کنند. اما در کل خوب نیست من درباره دلایل عدم نتیجه گیری صحبت کنم و بهتر است در این‌باره صحبت نکنیم.

در این مدت با بازیکنان تراکتورسازی در ارتباط بودید؟

ارتباط مربی سابق با بازیکنان یک تیم به هیچ عنوان کار درست و حرفه‌ای نیست. من مربی سابق این تیم بودم و اکنون فرد دیگری که قابل احترام است مربیگری این تیم را بر عهده دارد و هرگونه ارتباط من با تیم اشتباه است. فقط یک بار با کریمیان هنگامی که تصادف برایش رخ داد صحبت کردم و آن هم تنها برای جویا شدن از احوال وی بود.

حرف و حدیث‌هایی درباره بازگشت شما به تراکتورسازی وجود دارد و حتی در رسانه‌ها اعلام شده است که باشگاه با شما مذاکراتی داشته است. این مسائل واقعیت دارد؟

در کل نمی‌خواهم درباره بازگشت حرف بزنم. تبریز را دوست دارم و یک سال را با خاطراتی اغلب شیرین در این شهر سپری کرده‌ام و با مردم آنجا رابطه خوبی برقرار کرده بودم. اکنون از هر چیزی مهم‌تر رقم زدن فصلی خوب با تراکتورسازی برای هواداران است و حرف زدن درباره تیمی که مربی آن من نیستم کاملا اشتباه است. بازیکنان و تیم باید در اوج آرامش و اعتماد به نفس باشد تا بتوانند بازی‌های خوبی انجام داده و نتایج خوبی بگیرد. هیچ چیزی معلوم نیست. شاید روزی قسمت شد و دوباره به تراکتورسازی برگشتم اما اکنون بهترین کار ممکن حمایت از کادر فنی کنونی و آقای جلالی است زیرا او از هرکسی بیشتر نسبت به تیم دلسوز‌ بوده و هدف وی موفقیت تیم است. او را نمی‌شناسم اما وی فرد قابل احترامی است و حمایت همه‌جانبه هواداران از کادر فنی و تیم باعث بهتر شدن تیم برای بازی‌های آتی خواهد شد.

گفتید که در برنامه‌های تلویزیونی پرتغال شرکت می‌کنید. درباره تراکتورسازی از شما سوال می‌شود؟ به آن‌ها چه می‌گویید؟

من کار‌شناس شبکه بنفیکا هستم. نه تنها در تلویزیون، بلکه هر جا که می‌روم از من درباره ایران و فوتبال ایران و علی‌الخصوص تیم تراکتورسازی سوال می‌کنند. آن‌ها دوست دارند درباره باشگاه تراکتورسازی اطلاعات بیشتری کسب کنند و از زمانی که من در ایران سپری کردم سوالات مختلفی می‌پرسند. من به آن‌ها درباره هواداران و اتفاقات خوب و بدی که افتاد می‌گویم.

پس تراکتورسازی در کشور پرتغال معروف شده! حتی از شبکه SIC نیز مستند تونی کبیر پخش شد.

البته. باید از آن‌ها تشکر کرد که این گزارش زیبا را تهیه کردند و واقعا در پرتغال صدا کرد و تبریز و تراکتورسازی را به همه معرفی کرد. از زمانی که کارلوس کی‌روش و خوزه به ایران آمدند، ایران بیشتر مورد توجه پرتغالی‌ها قرار گرفته و مردم پرتغال درباره ایران، و همچنین شهر تبریز اطلاعات خوبی دارند.

حالا که ارتباط فوتبال ایران و پرتغال با حضور شما و کارلوس کی‌روش بیشتر شده است، به نظرتان دو کشور می‌توانند ارتباطات خوبی در زمینه فوتبال داشته باشند؟

فوتبال پیش از هر چیزی به معنای ارتباط و برقرار کردن روابط دوستانه است. اکنون دو کشور اطلاعات خوبی نسبت به فوتبال همدیگر دارند و می‌توانند در این عرصه تعاملات بسیاری داشته باشند و باعث ایجاد روابط دوستانه بین دو کشور نیز شود. ارتباط با ایران اکنون بهتر از گذشته شده است و این برای ایران و پیشرفت فوتبال کشور نیز خوب است. این کشور اکنون به جام جهانی راه یافته و زمان خوبی برای عرصه فوتبال خود به جهانیان است. ارتباط با اروپا نیز یکی از بهترین عواملی می‌تواند باشد که به فوتبال ایران کمک کند.

حرفی با هواداران تراکتورسازی که همواره پیگیر شما هستند دارید؟

از آن‌ها می‌خواهم که تنها پشتیبان مربی کنونی و تیم باشند این از هر چیزی مهم‌تر است. همچنین آن‌ها بدانند که همواره در قلب من جا دارند و عاشقانه تک‌تک آن‌ها را دوست دارم و فراموش کردن آن‌ها کاری غیرممکن است. از آن‌ها می‌خواهم که همواره جانانه تیم را تشویق کنند و ورزشگاه را پر کنند. یقین بدانند تراکتورسازی بدون آن‌ها معنی ندارد.

همگان از کشمکش‌ها و درگیری‌های مجیدی و قربانی باخبر هستند و چه بسا قربانی در اقدامی که عاقبتش به سود پرسپولیسی‌ها شده است، با هدف خاصی این کار را انجام داده

فرهاد مجیدی که خبر مصدومیت و غیبت احتمالی‌اش در داربی تهران باعث نگرانی هواداران استقلال شده بود، با رفع مصدومیت آمادگی حضور در دیدار ۱۵ شهریورماه را پیدا خواهد کرد.

به گزارش سایت گل، خبر مصدومیت فرهاد مجیدی و از دست دادن احتمالی دربی‌‌ همان اندازه برای طرفداران استقلال ناراحت‌کننده و شوک‌آور است که رفع این مصدومیت و رسیدن به دربی، خوشحال‌کننده و امیدبخش است.

کاپیتان استقلالی‌ها که در بازی مقابل راه‌آهن نمایش خوبی را ارائه کرد، این روز‌ها به واسطه مصدومیتی که در این دیدار به سراغش آمد مجبور است از تیمش دور بماند. مجیدی همان‌طور که در عکس زیر می‌بیند روی سر پیروز قربانی خراب شده و قربانی هم با زیرکی خاصی زیر مجیدی را خالی کرده است که در ‌‌نهایت عاقبت چنین حرکتی از سوی مدافع سابق استقلال، مصدومیت کاپیتان آبی‌ها از ناحیه دنده و غیبت احتمالی در دربی باشد.

البته همگان از کشمکش‌ها و درگیری‌های مجیدی و قربانی باخبر هستند و چه بسا قربانی در اقدامی که عاقبتش به سود پرسپولیسی‌ها شده است، با هدف خاصی این کار را انجام داده و شاید هم کاپیتان دو اخطاره استقلال خود را به مصدومیت زده است تا با غیبت در دیدار اهواز، از حالا حضورش در دربی را گارانتی کرده باشد.

براي دايي يك بسته پيشنهادي داريم و بدون اينكه بخواهيم در كار او دخالت كنيم به جاي تكرار انتقادها (همان طور كه خود دايي خواسته) به او پيشنهاد مي دهيم

سايت گل -علي دايي مثل افشين قطبي عاشق و شيفته سيستم هلندي 1-3-2-4 شده و به هيچ وجه دوست ندارد از سيستم ديگري در تميش استفاده كند و عجيب اينكه حتي اگر ابزار اجرا كردن درست اين سيستم به ظاهر كامل و كم نقص را نداشته باشد  باز هم  تغييري در سيستم تيمش نمي دهد و كار را با وجود نقص و ايرادهاي فراوان ادامه مي دهد.

چند روزي است همه روي اين موضوع كه پرسپوليس در فاز حمله مشكل اساسي دارد مانور كرده اند  و با تعداد موقعيت هاي گلي كه تيم دايي در 6 بازي گذشته ساخته صراحتا مي توان روي اين نكته تاكيد كرد  اما چرا دايي به جاي تغيير مهره ها و جابجايي آنها  به تغيير سيستم فكر نمي كند؟

براي دايي يك بسته پيشنهادي داريم و بدون اينكه بخواهيم در كار او دخالت كنيم به جاي تكرار انتقادها  (همان طور كه خود دايي خواسته) به او پيشنهاد مي دهيم از او مي خواهيم تا مقابل فولاد  تغيير سيستم را حداقل در طول بازي  امتحان كند.

شايد 1-3-2-4 سيستم كامل و مفيدي باشد اما عجيب است كه دايي  در طول مسابقه هم تغيير سيستم نمي دهد و تنها نفرات و مهره هايش را در همان پوزيشن جابجا مي كند.

براي بازي با فولاد كه پرسپوليس در خانه بازي مي كند و برد مي خواهد دايي احتمالا محمد نوري را در اختيار ندارد ؛بازيكني كه مي توانست در فاز حمله نقش اول را ايفا كند اما در 6 بازي گذشته ضعيف ترين نمايش هاي دوران حضورش در پرسپوليس را انجام داد تا سرخ ها عملا در حمله و ايجاد موقعيت با مشكل اساسي روبرو شوند.

با اين حساب اگر نوري  در مسابقه با فولاد غايب باشد دايي مي تواند  با همان سيستم دلخواهش  بازي را شروع كرده و از صادقيان به جاي نوري بهره بگيرد(كه مي توان اميد داشت اين تغيير به نتايج بهتري  بيانجامد) اما سرمربي پرسپوليس مي تواند سيستم جديدي را هم امتحان كند كه  مي توان  اميد داشت به اتفاقات بهتري در فاز حمله بيانجامد.

دايي امروز و بعد از مسجل شدن و محرز شدن اشكال تيمش در حمله مي تواند  به سيستم 2-3-1-4  فكر كند با اين توضيحات كه:

1)رضا حقيقي به عنوان تنها هافبك دفاعي  مي تواند فضاي مقابل خط دفاعي را پوشش دهد و با اين سيستم  يك هافبك براي اضافه شدن به حمله اضافه خواهد شد.در نهايت پرسپوليس به جاي چهار نفر با 5 نفر در حمله شركت مي كند.

1)در ميانه زمين و مقابل حقيقي مي توان دو  هافبك با خصوصيات تهاجمي تر را در چپ و راست به بازي گرفت كه به نظر مي رسد دهنوي و عاليشاه براي اين دو پست مناسب باشند.

3)در راس مثلث تهاجمي مي توان پيام صادقيان را در تركيب اصلي قرارداد كه مطمئنا در اين منطقه خطرناك تر از كناره هاست و با خلاقيتش مي تواند براي مهاجمان  موقعيت بسازد و در  محوطه جريمه با فورواردها كارهاي تكنيكي و تركيبي داشته باشد.

4)در خط حمله مي توان از دو مهاجم نوك استفاده كرد تا فضاي در اختيار سيد صالحي مثل بازي هاي قبل  زياد نباشد و او با عقب آمدن هاي بيش از حد از دروازه حريف دور نشود.براي اين منطقه مثلا  مي توان  از زوج نوروزي – سيدصالحي استفاده كرد  كه تا حالا كنار هم  و نزديك به هم بازي نكرده اند.

5)در  اين سيستم  كه شبيه به 2-4-4 لوزي است و مشتقي از آن به حساب مي آيد سه نفر مثلث تهاجمي به هم نزديك بازي مي كنند و اين شاخصه مي تواند تعداد كارهاي تركيبي و پي ريزي حملات را بيشتر كند.

6) در اين سيستم دو مدافع كناري پرسپوليس بايد در فاز حمله حضوري فعال داشته باشند و دايي بايد اين مهم را از ماهيني و حسيني بخواهد.

7)پياده شدن هر سيستم  و به هدف رسيدن آن  مستلزم مشخص بودن شرح وظايف و تمرين درست در طول هفته است  كه اگر تمام اتفاقات بالا انجام شود اما اين دو مهم رخ ندهد باز هم نبايد منتظر تغييرات مفيدي در تيم پرسپوليس بود.

مهم‌ترين چالش اين روزهاي سپاهان نه كنار كشيدن مجتبي جباري و رستوران‌داري به جاي فوتبال، بلكه موقعيت متزلزل زلاتكو كرانچار در اين تيم است

ظاهرا اوضاع تیم سپاهان بد نیست؛ حداقل بعد از برد خانگی مقابل صبای قم و نمایش نسبتا خوبی که تیم کرانچار ارائه داد فشار از روی دوش این جنتلمن کروات برداشته شد و تیم در مسیر خودش قرار گرفته اما مجموعه اخبار و شایعاتی که از درون تیم به بیرون درز کرده می‌توان نتیجه گرفت تیم این فصل سپاهان دچار به‌هم‌ریختگی خاصی است که می‌تواند زمینه‌ساز اتفاقات بزرگ‌تری باشد.

هر چند باشگاه سپاهان در تمام سال‌های حضور این تیم در راس قدرت در صدد این بوده که جلوی انتشار حاشیه‌های تیم‌شان را بگیرند و البته رسانه‌های نصف‌جهان هم سعی داشته‌اند تا اخبار حاشیه‌ای این تیم را کمتر بازتاب دهند اما امسال اوضاع کمی فرق کرده و به نظر می‌رسد نسبت به گذشته از شدت این کنترل محسوس روی ستاره‌ها، سرمربی و تیم سپاهان کاسته شده است تا جایی که کنار هم قرار دادن اخبار و شایعات سه چهار روز اخیر می‌تواند پازل حاشیه‌های سپاهان را به سمت تکمیل شدن پیش ببرد.

مهم‌ترین چالش این روزهای سپاهان نه کنار کشیدن مجتبی جباری و رستوران‌داری به جای فوتبال بلکه موقعیت متزلزل زلاتکو کرانچار در این تیم است. مهم‌ترین دلیل این تزلزل را هم نه در نتایج پرنوسان این فصل سپاهان بلکه در کمتر شدن محبوبیت و مقبولیت سرمربی کروات در بین شاگردانش می‌توان جست‌و‌جو کرد تا جایی که گفته می‌شود در حال حاضر کرانچار در درون تیم مخالف زیاد دارد و با برخی از مخالفانش به مشکل برخورده است.

از طرفی این‌که بعد از آن برخورد چکشی سرمربی تیم با هشت شاکی، باشگاه می‌خواهد مجتبی جباری را برگرداند نشانه خوبی برای دوستداران کرانچار نیست. سرمربی کروات از آن دست مربیانی است که معمولا تصمیمش درباره بازیکنان را تغییر نمی‌دهد اما اقدام مدیریت باشگاه در بازگرداندن جباری می‌تواند به نوعی مقابله با این مربی خوش‌اخلاق باشد.

با این حال همین امروز کرانچار در مصاحبه‌ای اعلام کرده جباری اگر نمی‌تواند تمرکزش را روی تیم بگذارد باید راهی برای خروج پیدا کند که از این حرف‌های زلاتکو می‌توان دو برداشت متفاوت داشت. ظاهرا یا کرانچار می‌خواهد در این مورد مهم همسو با مدیران باشگاه حرکت کرده و میزان مخالفت‌ها با خود را بیش از این نکند یا این‌که قصد دارد با اعلام موضع رسمی خود مبنی بر این‌که به هیچ وجه جباری را نمی‌خواهم تکلیف را یکسره کند و آن سوی خط بایستد که البته اگر این قصد را داشته باشد مصاحبه امروزش بسیار هوشمندانه و زیرکانه بوده است.

به هر حال در شرایطی که ظاهرا درون تیم سپاهان چندان آرام نیست و نویدکیایی هم وجود ندارد تا بازیکنان را آرام و یکدست کند مساله پیشنهاد دینامو زاگرب هم زلاتکو کرانچار را در موقعیتی ویژه قرار داده و کنار هم قرار دادن این پیشنهاد و مشکلاتی که کرانچار با تیم فعلی دارد قاعدتا این مربی کم‌سروصدا را به فکر جدایی از این تیم خواهد انداخت. نشانه‌های این اتفاق را هم می‌توان در مصاحبه‌های اخیر کرانچار پیدا کرد هر چند مترجم او با رد تمام شایعات قصد دارد اوضاع را نرمال جلوه دهد.

با این حال نکته اصلی آنجاست که سپاهان در صورت کنار رفتن یا کنار گذاشتن زلاتکو کرانچار گزینه‌ای دم دست ندارد تا بلافاصله جانشین او کند. در مورد گزینه‌های ایرانی که تقریبا این مساله غیرممکن است چرا که گزینه‌های مورد نظر و مقبول باشگاه و فوتبالدوستان اصفهانی مثل ابراهیم‌زاده و یاوری خودشان تیم دارند و سپاهان تنها در صورتی می‌تواند به آن‌ها فکر کند که از باشگاه فعلی‌شان اخراج شوند. از طرفی سپاهان برای به خدمت گرفتن گزینه خارجی هم بودجه کافی در اختیار ندارد و آن‌طور که تصور می‌شود شرایط مالی این باشگاه خوب نیست مگر اینکه زلاتکو قبل از خروج با سپاهانی‌ها با باشگاه صلح کند و هزینه گزافی بابت بیرون رفتن او از مجموعه باشگاه گردن سپاهان نیفتد.

با تمام این اوصاف سپاهانی‌ها فعلا سکوت کرده‌اند و اصلا دوست ندارند حاشیه‌های درون تیم‌شان منجر به باختی دیگر شود. آن‌ها فعلا به بازی با داماش در رشت فکر می‌کنند و اینکه انتقام شکست ۲-۱ هفته‌های آخرفصل گذشته را از این تیم بگیرند؛ شکستی که قهرمانی را از آن‌ها گرفت و اجازه نداد برای چهارمین بار متوالی قهرمان لیگ بر‌تر شوند و در ‌‌نهایت استقلال به دوران اقتدار آن‌ها پایان داد

خطای پنالتی روی مجیدی در بازی با راه آهن برای آبی ها خوش یمن نبود و گویا فرهاد از ناحیه دنده مصدوم و حتی سحرگاه امروز به بیمارستان منتقل شده است !

پنالتی عصر روز یکشنبه در بازی استقلال با راه آهن برای فرهاد مجیدی خوش یمن نبود . کاپیتان آبی ها بعد از بازی به شدت از ناحیه دنده دچار درد شدید شد و به دلیل وخامت اوضاع سحرگاه امروز به بیمارستان رفت .
شماره 7 احتمالا به دلیل این مصدومیت دربی را از دست خواهد داد اما نتیجه نهایی بعد از مشخص شدن آزمایشات پزشکی معلوم می شود . به این ترتیب فرهاد قطعا در بازی با استقلال اهواز غایب خواهد بود و شنیده می شود که او برای درمان باید حداقل 14 روز استراحت کند .